محل تبلیغات شما
سلام
پریروز که کشیک نورولوژی بیمارستان کاشانی بودم، ساعت 12.30 بهم زنگ زدن که بیا مریض ایست قلبی کرده، بدو بدو رفتم، تا رسیدم داخل گفتن که بیا ماساژ بده، منم خواب‌آلود بدون دستکش رفتم ماساژ دادم، حین ماساژ دادن 1 چیزی زیر دستم گفت تق، گفتم خب دنده ی اول شکست، 2 دیقه ی بعد، دوباره تق، خب دنده ی 3 شکست، دو دیقه ی بعدی تق، اینم از دنده های 4 دو طرف مریض، 2 دیقه ی بعد دوباره تق، اینم از دنده های 3،نه صبر کن، این صدا به دنده نمی‌خورد، این صدای شکستن جناغ سینش بود، احیای بیمار از نظر قانونی باید حداقل 45 دقیقه طول بکشه، این بیمار ما، حاج خانومی بود که فشار و سکته ی مغزی و قلبی کرده بود، 82 سالش بودو اینتوبه بود. 45 دقیقه تموم شد، ولی حاج خانوم تخت 4 ما برنگشت، دنده ها و جناغش خورد شد تا شاید برگرده، ولی رفت، رفتنو به موندن ترجیح داد، آروم چشماشو بستم، اون شب دلم گرفته بود، اولین باری بود که حین احیا کردن چشممو چرخوندم و همراهش نگاه کردم، آقای حدودا50 ساله، چشمش به ما بود و با صدای بلند گریه میکرد، اولین باری بود که حین احیا کردن، گفتم کاش من به جاش بودم، نگاهم به چهره ی معصومش انداختم، صورتش ک سفید و سرد شده بود ولی پر از آرامش بود، انگار از درد بدی راحت شده بود، من توی اون لحظه دلم همه ی اون آرامشو میخواست، با خودم گفتم کاش من به جای تو به این آرامش رسیده بود.بعد گفتم خودخواهیه که تو در شو کشیدی و آرامشت واسه من باشه، بخواب آروم مادرجان، بخواب که این دنیا چیزی واسه موندن نداره، بخواب که این خواب آرومت آرزوی خیلیاست، شبت بخیر گوهرجان، بیمار تخت4 بخش نورولوژی کاشانی. 

روانپزشکی و انیشتین

آرامشت، آرزویم است.

طرح من دارم میاااام

ی ,دنده ,بود، ,تق، ,گفتم ,دیقه ,بود که ,دیقه ی ,تق، اینم ,اینم از ,حین احیا

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jane's life تولید کننده سینی کابل 33530243 نردبان کابل|لوله برق فولادی،گالوانیزه،لوله فلکسیبل برق عشــقـــــــ چیــــستــــ ؟؟؟ فیلیت گارد فیلتر Courtney's receptions پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام موسوی قهار niggporobva ابزار گرافیک Barbara's notes خرید ساعت مچی | طرح 2014